قضاوت بي جا

قضاوت بي جا

دخترکی دو سیب در دست داشت


مادرش گفت:


یکی از سیب هاتو به من میدی؟


دخترک یک گاز بر این سیب زد


و گازی به آن سیب !


لبخند روی لبان مادر خشکید!


سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش ناامید شده


اما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:


بیا مامان!


این یکی ، شیرین تره!!!!


مادر ، خشکش زد


چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود..!


هر قدر هم که با تجربه باشید


قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید


و بگذارید طرف مقابل شما فرصتی برای توضیح داشته باشد ...



نظرات شما عزیزان:

reza
ساعت2:48---31 شهريور 1394
" .. در بازگشت از كليسا، جك از دوستش ماكس مي پرسد: «فكر مي كني آيا مي شود هنگام دعا كردن سيگار كشيد؟

ماكس جواب مي دهد: «چرا از كشيش نمي پرسي؟

جك نزد كشيش مي رود و مي پرسد: جناب كشيش، مي توانم وقتي در حال دعا كردن هستم، سيگار بكشم.

كشيش پاسخ مي دهد: «نه، پسرم، نمي شود. اين بي ادبي به مذهب است.

جك نتيجه را براي دوستش ماكس بازگو مي كند.

ماكس مي گويد: تعجبي نداره. تو سئوال را درست مطرح نكردي. بگذار من بپرسم.

ماكس نزد كشيش مي رود و مي پرسد: «آيا وقتي در حال سيگار كشيدن هستم مي توانم دعا كنم؟»

كشيش مشتاقانه پاسخ مي دهد: مطمئناًً، پسرم. مطمئناً.

" فراموش نكنيد :

پاسخي كه دريافت مي كنيد به شدت بستگي به پرسشي دارد كه پرسيده ايد .."


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


[ یک شنبه 29 شهريور 1394 ] [ 18:16 ] [ رضا ]
[ ]